قیدار
رضا امیرخانی۵۳.۰۰۰تومان
در قرآن، اسم بعضی پیامبران آمده است؛ اسم بعضی غیرپیامبران هم، چه صالح و چه طالح آمده است… صلحا عاشق حضرت باری هستند… اما حضرتِ حق، بعضی را خودش هم عاشق است… عاشقی خدا توفیر دارد با عاشقی ما… خدا عاشقی است که حتی دوست ندارد، اسم معشوقش را کسی بداند… به او میگوید، رجل! همین… مرد!… همین…
- توضیحات
- توضیحات تکمیلی
- نظرات (0)
توضیحات
درباره رمان قیدار
رضا امیرخانی داستان این رمان را در دهه چهل و پنجاه روایت میکند. مردی به نام قیدار قهرمانی تنهاست و اصول و مرامش یک راز شخصی است. او گارژداری است که کامیونهایش را در تمام جادههای ایران میشناسند. این رمان در کارنامه رضا امیرخانی یادآور آثار دیگر او مثل ارمیا و من او است، هرچند نویسنده اینبار کتاب را برای طیف بزرگتری از مخاطبان نوشته است. قیدار در سال 1391 برندهی بیست و یکمین دورهی جایزهی کتاب فصل شد..
بخشی از رمان
میفرماید و جاء من اقصی المدینه رجل یسعی… جای دیگر میفرماید و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی، یعنی این دو تا رجل با هم فرق میکنند… یکی میآید موسای نبی را نجات میدهد… قوم بنیاسرائیل را در اصل نجات میدهد… دیگری هم قومی را از عذاب نجات میدهد… اسمش چیست؟ اسمشان چیست؟ نمیدانیم… رجل است…
توضیحات تکمیلی
پدیدآورنده | رضا امیرخانی |
---|---|
موضوع | ادبیات امروز |
سال-انتشار | 1395 |
جلد | شومیز |
گروه-سنی | بزرگسال |
تعداد-صفحات | 296 صفحه |
شابک | ۴-۸۳۲-۳۶۹-۹۶۴-۹۷۸ |
قطع | رقعی |
نوبت-چاپ | شانزدهم |
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قیدار”
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.