رولد دال
نویسنده
رولد دال (1916- 1990) در انگلستان در خانوادهای نروژی به دنیا آمد. در جنگ جهانی دوم خلبان جنگندهی نیروی هوایی انگلستان بود و به سرعت به یکی از معروفترین نویسندگان کودک و نوجوان تبدیل شد. او اخیرا بهترین نویسندهی قرن انگلستان لقب گرفته است. رولد دال تمام ایدههایش را در دفتر قرمزی مینوشت و هر روز کار نوشتن را با شش مداد نوک تیز و یک دسته کاغذ خطدار شروع میکرد.
میلیونها نفر با کتابهای رولد دال کتابخوان شدهاند؛ میلیونها نفر از آنها برای بچههاشان کتابهای رولد دال خریدهاند؛ کمِ کم هشتاد سال است کتابهایش به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه میشوند؛ او آموزگارِ نویسندگی در کلاس درسی به وسعت جهان بوده است، حتی امروز، نزدیک به سی سال پس از درگذشتش.
رولد دال، این بزرگترین قصهگوی قرن بیستم، در کودکی به مدرسه شبانهروزی فرستاده شد و آنجا، آدمبزرگی بود که روح و روان و گاه جسمش را آزرد؛ در بیشتر کتابهایش آدمبزرگی هست با نقشِ بد و آزاردهنده و قصه را هم بچهای تعریف میکند. رولد دال با شفافیتِ تمام داستانهایش را طوری میچید که همیشه بچهها، مهربانها و خوبها در نهایت بر پیرها و طمعکارها و بدجنسها پیروز شوند. با این همه هر داستان جهانی و زبانی و شخصیتهایی بهکلی متفاوت از دیگری میساخت. سبک نوشتاری دال، نه فقط خلاقیتِ بچهها که بزرگترها را هم قلقلک میدهد؛ او ترکیبی از اتفاقهای بد یا گذشتههای دردناک یا احساسهای تلخ میساخت و میکوشید با صداقتی پنهان در قالب واژههای مهربانی، کودکان را با واقعیت روبهرو سازد. شاید شخصیتهای رولد دال برای بزرگترهای بیسلیقه کمی اغراقشده باشند، بچهها اما با ذهنی بازتر و قلبی بزرگتر، با شخصیتها همذاتپنداری میکنند و خود را جای آنها میبینند. آنها واقعیتِ زندگی را یاد میگیرند، در حالیکه دوست دارند با شخصیتها آواز بخوانند و روی تختهاشان بالا و پایین بپرند.
او به روشی سرگرمکننده و با زبانی منحصربهفرد به بچهها نشان میدهد جهان جای قشنگی است که باید بدیها و سختیهایش را هم پذیرفت؛ و آدمبدهایش را هم. کتابهای رولد دال، کلاسِ داستاننویسیاند؛ از شیوهی روایت گرفته تا شخصیتپردازی تا هنرِ قصهگویی و همراه کردنِ خواننده. رولد دال میدانست نگه داشتن کتابخوانهای کودک، وقتی میدانند در اتاق بغلی تلویزیونی در دسترس است، بسیار دشوارتر از خوانندههای بزرگسال است و برای همین، به هر شیوهای، حتی با خلق واژههای غیرواقعی، آنها را میخکوب نگه میداشت. رولد دال اهمیتِ هنرِ شوخطبعی در مواجه به سختیها را به یادمان میآورد.
ما قصههامان را میگوییم تا زنده بمانیم؛ ما صحنهی اوهاممان را با واژه تعریف میکنیم تا تجربهی زندگیمان را جایی ثبت کنیم. چرا رولد دالِ نویسندهی کودک و نوجوان اهمیت دارد؟ چون او داستانها و خاطرههایی را با بقیهی انسانها تقسیم کرد و جهانی ساخت از داستانهایی که نشان از ترسها و امیدها و رنجها و خوشیهامان بود و هست و خواهد بود. رولد دال به ما یاد میدهد قصهگویی خیلی بهتر از تظاهر به جهانی غیرواقعی و عاری از سختیها و بدیهاست؛ بچهها حق دارند واقعیتها را بدانند، اما میشود با کمی ذوق و خوشزبانی آنها را به همین جهانِ ناکاملمان امیدوار سازیم.