داستان روبات صدساله؛ نگاهی به کتاب روبات خرابکار اثر فرانک کاترل بویس
روبات خرابکار داستان آینده است؛ آیندهی بسیار نزدیک، آیندهای که در آن ما و روباتها کنار هم زندگی میکنیم و آنها جزیی از جامعهی انسانی میشوند. روبات خرابکار دربارهی آلفی و اریک است.
آلفی نیمی انسان، نیمی ماشین و کمی بیونیک است. او در تصادفی دست راستش را از دست داده، و به جای آن از دست مصنوعی پیشرفته استفاده میکند. او بعد از تصادف و جایگزینی دستش علاقهی زیادی به رفتن به مدرسه ندارد و برای کارایی بهتر دستش روزها به آزمایشگاه ساخت اندام مصنوعی شیلینگ میرود؛ اما یکی از این روزهایی که حوصلهی آزمایشگاه و بچههای آنجا را ندارد، سوار اتوبوسهای بدون راننده میشود و خودش را در فرودگاه میبیند!
ملاقات با روبات در فرودگاه
آلفی عاشق فرودگاه و نگاه کردن به مردم میشود. دوست دارد روزهایش را آنجا سپری کند، تا اینکه سر از اتاق اشیای گمشده فرودگاه درمیآورد و… اریک وارد داستان میشود. اریک روباتی قدیمی است. او غولپیگر است و با توجه به تصویرگریهای استیون لنتون همان چیزی است که ما از روباتها در ذهنمان داریم، با یک تفاوت آشکار! اریک یک پا ندارد، مانند آلفی که یک دست ندارد. اریک از آن دست روباتهاییست که باید هرچه زودتر منهدم شود. جامعهی انسانی او را خطرناک میداند و به دنبال بازیافت کردن اوست.
خدمات روبات به جامعهی انسانی
اما آلفی میخواهد اریک را نجات بدهد و تصمیم میگیرد پای مصنوعی برایش پیدا کند، تا او هم بتواند به زندگیاش ادامه دهد. البته، آلفی میداند که روباتها نه زنده میشوند نه میمیرند؛ بلکه انسانها آنها را میسازند و از بین میبرند. اول، ماجرا پیدا کردن پای مصنوعی و بعد، پنهان کردن اریک و در انتها، کمکی که اریک به جامعهی انسانی میکند، فرود و فرازهای داستان را شکل میدهد.
مخفی نگهداشتن اریک با توجه به اینکه وجود او غیرقانونی اعلام شده است، کار سادهای نیست. اریک لایههای پنهان زبان را درک نمیکند و هرچیزی را که به او میگویند، مو به مو اجرا میکند و این باعث خرابی و هرج و مرج میشود و همه فکر میکنند اریک روبات خطرناک و خرابکاری است. آلفی باید راهی پیدا بکند که از هر ماجرایی با اریک سر سلامت بگذرانند و خودش نیز با موقعیت و دست جدیدش کنار بیاید. در طول داستان ما کم کم با اتفاقاتی که برای آلفی افتاده و او ناخودآگاه آنها را به یاد نمیآورد، آشنا میشویم. پازل داستان کم کم حل میشود.
روبات خرابکار اثر فرانک کاترل بویس
رمان روبات خرابکار دربارهی انسانیت، آینده و نقش تکنولوژی در زندگی صحبت میکند. کاترل بویس میگوید داستان این کتاب را با الهام از روبات واقعی غولپیکری که در سال 1928 ساخته و در جنگجهانی اول ناپدیده شده، نوشته است. اریک را موزه علوم لندن در سال 2017 دوباره ساخته و کاترل بویس در ساخت آن کنار روباتیککاران بوده است. همچنین شخصیت آلفی از زندگی واقعی دانیل ملویل نوشته شده است. او هم مانند آلفی دست مصنوعی دارد و ناتوانی را به قدرت تبدیل کرده است. احساسات و سختیهایی که آلفی از آنها صحبت میکند، حاصل گفتوگوی ملویل با کاترل بویس است.
کودکان با نیازهای ویژه
در رمان روبات خرابکار با با کودکانی مواجه میشویم که در ادبیات کودک و نوجوان کمتر به آنها پرداخته شده است. بیشتر کودکان در این رمان کودکان قطع عضو هستند و از اندامهای مصنوعی استفاده میکنند. روبات خرابکار رمان ماجراجویانهای است. فصل به فصل آن گرهافکنی و گرهگشایی دارد و نویسنده سعی کرده با زبان طنز داستان را جذابتر بکند. در کنار هم قرار گرفتن موقعیتهای جدی، مخصوصا زمانهایی که حضور اریک پررنگ است، با خرابکاریهای شخصیتها فضای پرکششی را برای داستان به وجود آورده است.
مبارزه با هوش مصنوعی
فرانک کاترل بویس به طرز ماهرانهای موضوع جنگ و قربانیان جنگ را هم در رمان روبات خرابکار آورده است و از دیگر نقاط قوت این کتاب توجه به هوش مصنوعی است و تعارضهایی که ممکن است در آینده بین انسان و تکنولوژی مشهودتر اتفاق بیفتد. استفادهی درست از تکنولوژی، تاریخچهی روباتها، رویکرد مثبت به حضور تکنولوژی و آنچه ما را از روباتها متمایز میکند، موضوعاتی است که کاترل بویس سعی کرده در گوشهگوشهی کتاب به آن بپردازد.
نشر افق رمان روبات خرابکار را با خرید حق انحصاری نشر (کپیرایت) با ترجمهی ثمین نبیپور و ویراستاری مژگان کلهر در ایران منتشر کرده است.
نویسنده: زهرا ماهری، منتقد و مترجم
منتشرشده در فصلنامه نقد و معرفی کتاب «فصل کتاب»، شماره اول، تابستان ۱۴۰۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.