جدایی والدین با کودکان چه میکند؟
عطیه میرزاامیری، روانشناس کودک و نوجوان: چند روز قبل از تعطیلات عید نوروز، خانمی با من تماس گرفت و علت تماسش را اینطور توضیح داد که در شُرُف جدایی از همسرش است و نمیداند چگونه این موضوع را با دختر 5 سالهاش در میان بگذارد. برای همین از من راهنمایی میخواست. در این مطلب همراه ما باشید تا به طور مفصل به موضوع تاثیر طلاق بر فرزندان بپردازیم.
تاثیر طلاق بر فرزندان
برای چند روز بعد به او وقت ملاقات دادم. وقتی به کلینیک آمد، پریشان و حواسپرت بود. ابتدا، از دختر کوچکش خواستم به اتاق بازی برود تا من و مادرش بتوانیم با هم راحتتر صحبت کنیم. مادر میگفت مدتی طولانی است که با همسرش مشکل دارد. روزهای زیادی هم شوهرش به بهانهی مأموریت به خانه نمیرود و او و دخترش شبها و روزهای بسیاری تنها هستند. اما وقتهایی که شوهرش در خانه است، دخترش تمام وقت به او میچسبد. این خانم ابراز میکرد که دخترشان، روژان، اصلاً پریشانی ندارد. دستکم در ظاهر این طور نشان میدهد. میگفت که روژان بیقراری دوری پدرش را ندارد و حتی بهخاطر نبودن پدرش غر نمیزند. فقط وقتهایی که پدرش در خانه است، دست او را میگیرد و پدرش به زور باید به دستشویی یا حمام برود.
بعد از مصاحبهی بالینی با مادر، متوجه شدم که او در حالت انکار به سر میبرد. بیقراری کودکش را تنها در پریشانیهای بیداری میبیند. در بدقلقیهای دخترک، بیخوابی و حتی بهانه گرفتن برای خورد و خوراک. او نمیدانست چسبندگی بیش از حد کودک، زمانی که پدرش را میبیند، نشانهای از اضطراب جدایی است. تصمیم گرفتم که از روژان آزمون تفسیر نقاشی بگیرم. در نقاشیای که روژان کشید، اضطراب او به وضوح دیده میشد. او از خانواده، از جمعی که به آن خانواده بگویند، هیچ درکی نداشت. خودش را یا با مادرش کشیده بود یا با پدرش. دو به دو. جدا از هم.
به مادر روژان گفتم که فرزندش چگونه فکر میکند، اینکه کودک 5 سالهاش متوجهی جدایی او و شوهرش نشده است. او با تمام وجود به این باور رسیده که والدینش از هم جدا هستند. دستکم در ظاهر. غیبتهای طولانی پدر و رابطهی سرد بین آنها، تا حدودی به روژان این باور را داده بود که او یک جمع واحد ندارد. خانوادهای تکهتکه شده دارد و نمیتواند مادر و پدرش را با هم داشته باشد؛ گاهی مادر دارد و گاهی پدر. و هرگاه پدر و مادر را با هم دارد، عدم انسجام روحی بین آنها را متوجه میشود.
وقتی نتیجهی آزمون نقاشی را به مادر روژان نشان دادم، انگار او را از حالت انکار خارج کرده بودم. او به خاطر آورد که در این چند شب اخیر، دخترش بارها با جیغ و گریه از خواب بیدار شده است. انگار یادش آمده بود که استرس و اضطراب میتواند نمودهای این چنینی هم داشته باشد، هرچند دخترش در بیداری، رفتارهای عادی داشته باشد. مادر روژان به دلیل فشار زیادی که خودش تحمل میکرد، نمیتوانست نشانههای اضطراب دخترش را ببیند. او نمیدانست که یکی از پراسترسترین رویدادهایی که میتواند در زندگی یک کودک رخ دهد و پیآمدهای طولانیمدت بر روحیهی او داشته باشد، طلاق والدین است. اثر این اتفاق آنقدر زیاد است که بسیاری افراد در سالهای جوانی و بزرگسالی، طلاق والدینشان را سختترین دوران زندگیشان در کودکی نام میبرند.
در ادامهی موضوع تاثیر طلاق بر فرزندان باید گفت که متأسفانه، سالانه صدها کودک استرس طلاق را تجربه میکنند که البته چگونگی واکنش آنها به سن، شخصیت و شرایط خاص از جدایی و روند طلاق بستگی دارد. هر طلاق تأثیر متفاوتی بر روی کودک خواهد داشت. نمیتوان نسخههای یکسانی برای موقعیت هر کودکی که والدینش در آستانهی جداییاند، پیچید. زیرا همه مشابه هم نیستند، اما واکنشهای اولیه نسبت به آن در همه یکسان است. این واکنشها شامل شوک، غم، ناامیدی، خشم و نگرانی است.
در ماجرای طلاق و تاثیر آن بر فرزندان، اولین اشتباه والدین این است که گمان میکنند کودک متوجهی موضوع نمیشود. او را موجودی منفعل تصور میکنند که اگر ماجرا به او گفته نشود، از اتفاقی که دارد بین والدینش میافتد، بیخبر میماند و نمیفهمد که پدر و مادرش میخواهند برای جدایی از هم تصمیم بگیرند. این فرضیه بیشتر گمان آن گروه از والدین است که بدون جروبحثهای کِشدار، بحث و دعوا برای جدایی تصمیم گرفتهاند.
اما سؤال بزرگ و پررنگی که برای والدین پیش میآید این است که چه زمانی و چگونه کودک را از تصمیم خودمان برای جدایی و طلاق باخبر کنیم تا در نهایت تاثیر طلاق بر فرزندان را در کمترین حالت خود حفظ نماییم؟
تحریریهی افق
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.